به طوریکه او نحوه مکامله عربی و انگلیسی را تدریس میکرد. همچنین کتباً درگذشت وی را به خانواده او تسلیت گفت. به این مفهوم که ما تعهدی را که در ازدواج معمولی و ماندگار به دنبالش هستیم، تعهدی است مادامالعمر و ابدی، اصل بر دوام تعهد است. او در سال ۱۳۶۹ جهت کارهای تبلیغی به بوشهر مهاجرت کرد. پدرش همراه با خانواده به جهت تحصیل علوم حوزوی به نجف اشرف و بعدها به کربلا مهاجرت کرده بودند. محمدحسن دوران کودکی را در نجف و کربلا سپری کرد و در سن پنج سالگی به همراه خانواده به ایران و شهر قم آمدند. ایران بر آن است که دشمنان، وی را به اتهامات تروریستی از جمله عضویت گروه القاعده، دلالی اسلحه، دخالت در واقعه ۱۱ سپتامبر و انفجار مقر یهودیان دربوینوس آیرس از بین بردهاند. یعنی بجای این که عنوان هرج و مرج جنسی به آن بدهند، عنوان باصلابت ازدواج به آن میدهند، گیرم که موقت». او حتی طرح این گونه مسائل از جانب دولتمردان را به فال نیک میگیرد: «به هرحال فکر میکنم این گامی است به پیش که مسئولان کشور ما دارند به وجود روابط جنسی بین دختر و پسر در جامعه اذعان و اعتراف میکنند.
وی همچنین نبود ازدواج موقت در جوامع غربی را دلیلی بر وجود «هرج و مرج و فضاحتهای اخلاقی» در این جوامع دانسته است. او میگوید: «ازدواج موقت اتفاقاً در بطن خودش گویی یک نوع عدم تعهد را هم میپروراند. به اعتقاد این جامعهشناس، اجتماع بالاخره این پوشش را میپذیرد: «جامعه همیشه به خودش و به دیگران کلک میزند و همه هم از این کلک باخبرند و این کلک را میپذیرند. سر هم کردن دهها دروغ از نسبت دختر و پسری که در خیابان یا پارک یا هر فضای عمومی دیگری شکار پلیس اخلاق میشوند، یکی از راههای رایج برای فرار از این ترس است. اما قانونمند کردن این رابطه و قرار دادن آن در چارچوب قراردادهای اجتماعی، بحثی است که حداکثر همسال تمدن نوین بشری است. به عقیدهی او، این در حقیقت یک نوع پوشش برای عملی است که انجام میگیرد، اما افراد جامعه میخواهند هزینه کمتری برای آن بپردازند. وی از نوجوانی تعلقات مذهبی داشت و در این زمینه فعال بود. برخی از کارشناسان معتقدند اصولا طرح چنین بحثهایی در موقعیت کنونی، نوعی فرار از حل مشکلات بزرگتر است. او در ۷ اسفند ۱۳۷۵ با شهناز انصاری (اهل آبادان و دبیر شاغل) ازدواج کرد.
اگر شما این مقاله را تحسین می کنید، مایلید اطلاعات بیشتری در مورد مجله خبری wedlockmag بدست آورید به سایت ما مراجعه کنید.
فرهاد تجری، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی، و علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، اخیرا در سخنانی به طرفداری از ازدواج موقت پرداخته و عنوان کردهاند که باید این نوع ازدواج به جای روابط نامشروع بین دختر و پسر رواج داده شود. بویژه این ناسازگاری یک سوگیری جنسیتی واضح و آشکار دارد یعنی ممکن است در مورد پسران، این نوع روابط را بپذیرند و قبول کنند، اما در مورد دختران به سختی خواهند پذیرفت». یعنی بسیاری از خانوادهها ممکن است با این نوع روابط در پوشش ازدواج موقت سر سازگاری نداشته باشند. این فعال زنان به تجربه پنج ماه گذشته و جنبش اعتراضی شکلگرفته پس از انتخابات اشاره میکند و میگوید، حضور پررنگ جوانان و نوجوانان در اعتراضات اخیر نشان میدهد که اگر خواستهاو غرایز این گروه درست راهبری شود، فقط به سمت امیال جنسی سوق پیدا نخواهد کرد. در نتیجه شاید این بار با صراحت بیشتری ناچار شدهاند اعلام کنند که بین دختر و پسر روابط جنسی نامجاز وجود دارد و این به حدی شیوع و گسترش پیدا کرده که از نظر آنها خطر محسوب میشود و از آن به عنوان هرج و مرج جنسی یاد کردهاند. او میگوید برای جامعه ایران باید راهحلی برای معضل رابطه دختر و پسر در شرایط کنونی پیدا کرد و ازدواج موقت میتواند چنین راهحلی باشد: «به هرحال در جامعهای مثل ایران مادام که چارچوبهای کنونی برقرار است، برای حل مشکل دختر و پسر باید راهحلی در همین چارچوب پیدا کرد.
اما دکتر حسین قاضیان معتقد است معضل رابطه دختر و پسر در جامعه ایران وجود دارد و باید این مشکل حل شود. پیکرش را در شهر قم به خاک سپردند. او پس از اخذ مدرک دیپلم و با پایان دوره سطح نزد جواد تبریزی، علوی گرگانی و وحید خراسانی، به مدت ۵ سال درس خارج فقه را گذراند و توسط سیدعلی خامنهای معمّم گشت. سیدعلی خامنه ای برای روشن شدن قضیه ربایش و قتل وی یک تیم امنیتی – سیاسی با اختیارات کامل عازم گویان نمود. وی سال ۱۳۸۰ از طرف جامعه المصطفی مأمور شد تا برای تبلیغ به کشور گویان برود. محمدحسن ابراهیمی (زادهٔ ۲۲ دی ۱۳۴۶ – درگذشته ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۳) فرزند حسین، امام جمعه و مدیر (کالج مطالعات اسلامی امام باقر علیه السلام) در گویان، که دو سال پس از سکونت در گویان در ۱۴ فروردین ۱۳۸۳ توسط افراد ناشناسی ربوده و ۳۵ روز بعد کشته شد. محمدحسن ابراهیمی، امام جمعه گویان، در ۲ آوریل ۲۰۰۴ (۱۴ فروردین ۱۳۸۳) در سن ۳۷ سالگی از مقابل کالج محل تدریس خود ربوده شد و ۳۵ روز بعد (۱۵ اردیبهشت) جسد خونینش را با دستانی بسته در ۴۶ کیلومتری جرج تاون در گودالی به عمق ۱ الی ۲ متر یافتند.