رُباب آب ننوشیده تا نیاید شیر
به نیزه دار بگو بچه را نشان ندهد
رُباب بندِ طناب و خدا کُنَد امشب
به این بُریده نفَس بچه را نشان ندهدشام غریبان حسین امشب است امشب است
شب شام غریبان است
بر لب ماتم سرای» یاسر «این غم نقش بست
اشکها خون گشته و از چشم من افتادهاند
«پس بازبان پر گله آن زادهٔ بتول
روکرد بر مدینه که یا اَیها الرسولیک آن اگر توجهش از یاد رفته بود
از دست عمه حضرت سجاد رفته بودآزادگی جرمی سیه چون جرم دین است
این داغ در اجاق دلم بی شرر مباد
این زخم کهنه کمتر از این تازه تر مباددگر این شب سحر از پی ندارد
فریاد که کشتند امام شهدا را
نیمهای از بسترش در آتش سوخت
بر زخم بی شمار برادر نظاره کرد
هی پلک بست باز نگاه دوباره کردسر در گریبان هر کسی مبهوت و مات آنچه شد
این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست»شمع غم روشن کنید
شام غریبان امشب است
شام هجران امشب است…
فرا رسیدن شام غریبان را به شما تسلیت عرض میکنیم.
آشنا با لحظههای غربت و خاموشی ام
خلوتم را لا جرم شام غریبان کردهامزخمی شکفته، حنجره ای شعله ور شده ست
داغ قدیمی من از آن تازه تر شده ستزمینِ تشنه و تن پوش تیر و تنها تو
هزار قافله در اوج بی کسی ها توشام غریبان بر عزاداران حسینی تسلیت باد
شب، ترسناک بود و سراسیمه می دوید
طفلی که غیر عمّه امید دگر نداشتشام غریبان حسینی تسلیت باد
عاقبت هرچه بود با سختی
امروز هم به سوی چمن ره گزیده است
گل های باغ سوخته را شب ندیده استچه راحت از همه قوم و خویش دل کندی
چه دیده بودی آن لحظه های زیبا تو؟گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی
سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شدهبیمار روز واقعه جان بر لبش رسید
نزدیک بود جان بدهد زینبش رسیدجز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند
در شب تنهائیم تنها همین یارم شدهجز دو چشمم هیچ کس آبی بر این آتش نریخت
مردم چشمان من تنها وفا دارم شدهشام غریبان شد مگر کین سان خموش شد خانهها
امشب صداقت دیدهاش مهمان اشک است
تاریخ روز واقعه را خون گریسته ست
بیش از هزار سال در اندوه زیسته ستزیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست
التماس دعا
حاجتم این است که تو ای ساربان سار بان
بوی تو میآید بگو پس پیکرت کو؟
دودی اگر آید برون از آه سینه سوز ما
این سوز خوب از همهٔ سوزها جداست
سوز طف و گداز شررخیز کربلاستشام غریبان بر عزاداران حسینی و عاشقان ولایت تسلیت باد
اشک را در چشم خود همواره پنهان کردهام
بغض را مهر گلو گیر گریبان کردهامخلقت زنامردانگی ها غرق رشک است
شعله و دود تا فلک میرفت
بر خانهها بر کوچهها باریده نفرین سکوت
شام غریبان شد مگر کین سان خموش شد خانهها
سر در گریبان هر کسی مبهوت و مات آنچه شد
دودی اگر آید برون از آه سینه سوز ما
از اضطراب حادثه امشب نمیخوابد کسی
ناباورانه زیر لب، فردا رود آن مقتدا؟این شعله در وجود من از گریه روشن است
این سوختن نشانهٔ آرامش من استزخمی که غنچه بسته و جانی از آن شکفت
وقتی دهان گشود جهانی از آن شکفتپرسید بانویی که قد از غم خمیده است
یاران! عزیز گمشده ام را که دیده است؟ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز
مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شدهدر پنجه های بغض گلوگیر، مرده بود
شاعر اگر که سوز دلش را نمی سرودآن سوی سوز و ساز، قراری نهفته است
در شعله زار درد بهاری شکفته استالتماس دعا
اول درد و محن زینب است زینب است
معراج را سبب نه، که عین مسبب است
کامل ترین حقیقت آن سوز زینب استبنویسید که خورشید به گودال افتاد
لب تشنه بریدند سرخون خدا را
در انتظار سواری که می رسد از راه
میان دسته زنجیرزن تویی ها! تو!
قامت ز ینب ز غمش خم شده ساربان ساربان
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان
شام غریبان شعر
تا قیامت همه جا محشر کبری تو برپاست
ای شب تار عدم شام غریبان عزایتبه تن این همه سردار سری نیست که نیست
سر خورشید را جدا کردند
مرثیه خوان روح من! امشب بیا بخوان
امشب روایت دگر از کربلا بخوانصد شعله در وجود من از گریه روشن است
این سوختن نشانهٔ آرامش من استشام غریبان حسینی تسلیت باد
زنی شکسته دل و ردّ سرخی از خورشید
که تکیه داده به دیوار تکیه ها با توشام غریبان حسینی تسلیت باد
که خورشید جهان بی سر حسین است
برایِ بردنِ یک سر چقدر خورجین است
بگو سنان که تو را دستِ این و آن ندهدسر جدا قربانیان نهضت سرخ حسین
روی خاک نینوا دور از وطن افتادهاندامشب تن مردانگی در بند کین است
ای دل بسوز امشب
رفتی که اشک خواهرت را در بیاری
بغض گلوی دخترت را در بیاری
آیا نمیشد ای سلیمان زمانه
قبل از سفر انگشترت را در بیاری؟و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست
یک کربلا مصیبت و صد قتلگاه غم
در قلب های سخت تر از سنگ اثر نداشتقامت ز ینب ز الَم خم شده ساربان ساربان
زینب مگو تمامت صبر خدا بگو
خورشید عصر واقعهٔ کربلا بگوتا بر غروب شام غریبان اشاره کرد
پیراهن صبوری خود صبر پاره کردپیش از این سقای ما بودی علمدار حسین
امشب اما جای او آتش علمدارم شده
بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست
دیشب اگر چه ره به سوی قتلگاه برد
از موج خیز غم به برادر پناه بردشب شام غریبان تسلیت باد
عکس شهدا امشب در قرص مه افتاده
گر تو سلیمانی بگو انگشترت کو؟
خدا کُنَد که در آید زِ دست انگشتر
که شمر خنجرِ خود را به ساربان ندهدما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم
از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شدهبه نیزه دار بگو نیزه را تکان ندهد
به کودکی که به خوابِ خوش است جان ندهدخالی است هر سو بنگری از مرد و مردی
طعنه به مردان میزند سودای دردی
شام غریبان است و یارانم شکستند
میلرزد آوای دلم شاید ز سردی!فل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان
حرامی آمده سمتِ حرم دعایی کن
که دخترانِ تو را دستِ خیزران ندهدبگو چه کار کنم زیر آتشِ خیمه
که خیمه ای که می اُفتد به کَس امان ندهدپرنده، سنگ، درختان، به سینه می کوبند
دوباره دسته ای از کوچه رد شد اما توبه صحرا بی کفن امشب
هر یک تنی به رنگ شقایق به برگرفت
از عمق روح صیحه زد، آفاق درگرفتدر بر گرفت پیکر در خون تپیده را
بوسید جای گونه، گلوی بریده رامرد خورجین به دستی آوردند
امشب سواد فاجعه ای گشته برملا
از عمق دشت های مِه آلود کربلاهنگامهٔ ورود به مقتل فرا رسید
نوباوگان فاطمه را سربریده دیداگر صبح قیامت را شبی است، آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب
صبا از من به زهرا (س) گو بیا، شام غریبان بین
که گریان دیده ی دشمن به حال زینب است امشبنوحه شام غریبان
این داغ در اجاق دلم بی شرر مباد
این زخم کهنه کمتر از این شعله ور مبادشام غریبان بر عزاداران حسینی تسلیت باد
شام غریبان حسین امشب است امشب است
خدا کُنَد که یتیمی که راه گم کرده
به زیرِ بوته ی آتش گرفته جان ندهدمرد بیمار این حرم تنهاست
بگو چه کار کنم تا نسوزد این دختر
که شعله فرصتِ ماندن به گیسوان ندهدالتماس دعا
دردی که خون دل شده درمانمان کند
نوع دگر بسازد و انسانمان کندمی رفت از آشیانهٔ آتش گرفته اش
با دسته ای کبوتر تنها که پرنداشتامشب شب شام غریبان حسین است
ظرف دو ساعت این همه نیزه شکسته؟
این شتران را تو به تندی مران به تندی مران ساربان ساربان
شعله های کربلا آتش به جانم زد حسان
آتشین از این جهت ابیات اشعارم شدهتمام عرش در دامان حسین است
شیرازه های صبر و امیدش گسسته دید
خورشید را دمی که به زنجیر بسته دیددر دل صحرا شهیدان بی کفن افتادهاند
عاشقان در کربلا خونین بدن افتادهاندجسم پسر زهرا در قتلگه افتاده
امشب شب هجران یا شام غریبان است؟بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست
دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع
از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شدهتشنگان وادی آزادگی در بحر عشق
در کنار علقمه صد پاره تن افتادهاندصدای شیونی از زینبیه می آید
به داغ بی کسی انداختی جهان را توغروب شام غریبان و کوچه تاریک است
خدا به خیر کند مرد! صبح فردا تو،خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده
در شب بیماریم آتش پرستارم شدهالتماس دعا
آرام خفته بود سر از خاک برنداشت
انگار از مصیبت خواهر خبر نداشتشام غریبان به غروب آفتاب روز عاشورا و عزاداری این شب گفته میشود که در آن دوستداران حضرت سیدالشهدا (ع) به یاد کاروان کربلا شمع روشن میکنند؛ نوحههای این مراسم یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین (ع)، اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلا است که در غروب عاشورا، بیپناه در تاریکی شب، در بیابان کربلا به سر میبردند.
خم شد کنار یک تن بی سر، دلش شکست
قرآن ورق ورق شده دید و سپس نشستبر خانهها بر کوچهها باریده نفرین سکوت
هر لحظه سوزهای فراوان به سینه داشت
سوز مکاشفات حسین و سکینه داشتالتماس دعا
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان
شام غریبان حسینی تسلیت باد
التماس دعا
ای شاه بی لشکر بگو پس لشکرت کو؟
شب شام غریبان حسین است
کربلا بستان عشاق است و هفتاد و دو گل
سوی دیگر یادگاران حسن افتادهاندپیروزی اسلام از خون حسین است
صحبت از درهم و طلا کردند
لالههای فاطمه پرپر میان خاک و خون
در گلستان بلا چون یاسمن افتادهاندناباورانه زیر لب، فردا رود آن مقتدا؟
از اضطراب حادثه امشب نمیخوابد کسی
باور نمی کنم که حسینم چنین شده
سر در بدن ندارد و نقش زمین شدهطوفان فرو نشست ولیکن میان خاک
یک کهکشان سوخته دیدم که سر نداشتتن پاک شهیدان است
شب شام غریبان حسینی بر شما تسلیت و تعزیت باد
تویی که زمزمه ات کوه را پراکنده ست
کنار آمده ای با تمام غم ها، تو!دنیا خجل ز دربدری های زینب است
خورشید هم نهان شده در پردهٔ شب استشام غریبان گلهای باغ طاها است
گلهای پرپر شده از گلزار زهراست
عزاداریتان قبول و التماس دعاایثار و شهادت، قانون حسین است
با سوز کربلایی این داغ ساختیم
صدبار سوختیم و دمادم گداختیمیک چند لحظه ای نظر از دوست برگرفت
اندوه شعله ور شد و سوز دگر گرفتچگونه می گذری از گناه این مردم
گناه مردم بی رحم کوفه آیا تو؟آتش از بال و پر سوخته جان میگیرد