اشعار زیبای تاسوعا + شعر در مورد حضرت عباس (ع) • مجله ازدواج

تو در خیمه بودی و تقسیمت کردند
نه تو در این قبر جا نمی شدی

کاش این ضربه وارد نمی شد، حیف
از یک تصادف جدی ناشی می شود

اشعار تاسوعای حسینی، اشعار تاسوعا و عاشورا

اشعار زیبای تاسوعا

با نیزه لشگریان زمین خوردی
خداوند بدنت را زیر نیزه شکست

این آخرین نفس ماهی بود
ناگهان بوی مسیح آمد

انکسار همه جا باران می بارد
از حرم شاه به حرم آمد

اشعار تاسوعا و عاشورا، شعر تاسوعا

اشعار تاسوعا

او خود را برای مهاجرت آماده می کرد
زهرا در همین حین آمد

روی فرات، آرام آرام
موج سرازیر بود که سقا شد

گفتی یا حسین و زینب دلش سوخت
در آن لحظه آخرین نفس فراتر شکست



مجله ازدواج

حالا که مثل نور شدی و ماه شدی
کاش هیچ وقت پیدا نمی شدی

گفتی روی پای فاطمه بیا برادر
به نیزه ای نگاه کن که کمر ارتش تو را شکست

از دل علقما زیبا بود
مثل آن لحظه ای که زیبایی آمد

از بلندی افتادی و سرت شکست
بقایای زخمی از بال شکسته

می خواستی گلوله به بدنت اصابت نکند
مهم نبود، تو رشد نمی کنی

اگر دریا نمی شدی آبی نمی شد
اگر سقا نمی شدی سیاه نمی شد

زیر آب دعوا نکنید
علقمه بود که ظاهر شد

جلوی قد حسین، تمامیتش در هم شکست
تقصیر تو نبود که بلند نشدی

همه گفتند موسی آمده است

قسم خورد که سقا باشد
این بار او به دنیا آمد

وقتی عمود آمد و ماه شکافت
تیر کمان بین دو چشم ترت شکست

لحظه ای که خم شدی و قدمی برداشتی
ستون کنار چادر خواهرت شکست

مشک بر دوش به دریا آمد

این پیکان به شما نگاه می کند
الان نمیتونی انقدر زیبا باشی؟ !

اشعار تاسوعا و عاشورا، شعر تاسوعا

اشعار تاسوعای حسینی